Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مشرق»
2024-05-05@17:04:40 GMT

روایتی از عشق شیر کردستان به فرمانده +عکس

تاریخ انتشار: ۳۰ دی ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۱۸۴۹۰۹

روایتی از عشق شیر کردستان به فرمانده +عکس

محراب گفت: شما نیا، من تنها می‌روم. کاوه گفت: من فرمانده‌ام، باید در عملیات باشم. وقتی محراب از قانع کردن کاوه ناامید شد، گفت: اگر بیایی یک تیر به پایت می‌زنم!

به گزارش مشرق، بزرگداشت شهدای عملیات کربلای۵ و سی و پنجمین سالگرد شهادت سردار شهید «حاج علی‌اصغر حسینی‌محراب» (فرمانده تیپ ۸۸ انصار الرضا و یگان دریایی لشکر ۵۵  ویژه شهدا) روز پنج‌شنبه ۱۴۰۰/۱۰/۳۰ ساعت ۱۹ در مسجد جامع رضوی برگزار می‌شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


 
در تاریخ ۳۰ دی‌ماه ۱۳۶۵ و در جریان عملیات کربلای ۵ حسینی محراب نیز به صف شهدا پیوست. محراب ۵ ماه پیش از تولّد دوّمین فرزندش به شهادت رسید. چند روز بعد، برادرش «حاج علی اکبر محراب» به همراه همرزمان شهید به محل شهادت وی در پل دوعیجی عراق رفتند و توانستند تکه‌هایی از پا، گوش، سر و صورت و بدنش را از روی پشت بام خانه‏‌های اطراف پل و زمین‏‌های حاشیه‌ی رود بیابند. آنچه از بدن محراب به دست آمد؛ چیزی حدود ۳ کیلوگرم بیشتر نبود.
 

بزرگداشت شهدای عملیات کربلای ۵ و سی و پنجمین سالگرد شهادت سردار شهید «حاج علی‌اصغر حسینی‌محراب» (فرمانده تیپ انصار الرضا) روز پنج‌شنبه ۱۴۰۰/۱۰/۳۰ ساعت ۱۹ در مسجد جامع رضوی کوی طلاب مشهد واقع در بلوار ابوریحان با سخنرانی معاون محترم رییس جمهور و رییس بنیاد شهید و امور ایثارگران دکتر امیرحسین قاضی‌زاده هاشمی و مداحی برادر میثم  مطیعی و ذکر خاطره عملیات کربلای ۵ و شهدای بزرگوار لشکر ۵۵ ویژه شهدا ، برگزار می‌شود.
همچنین مراسم دیگری ساعت ۱۴ همان روز بر مزار شهید در بهشت رضا برگزار خواهد شد.
 
در ادامه هشت روایت از این شهید که توسط خانواده، دوستان و همرزمان وی بازگو شده را با هم می‌خوانیم...


روایت اول؛ جوانمرد
پهلوان بود اما نه از آنها که می‌خواهند به هر قیمتی اول باشند و زور بازویشان را به رخ دیگران بکشند. وقتی به میدان می‌آمد و حریف را ضعیف و تازه‌کار می‌دید، خیلی به او ضربه نمی‌زد و مراعاتش را می کرد. هر وقت حریفی را به زمین می‌زد، می‌رفت با شوخی و نرمی از دلش درمی‌آورد و نمی گذاشت ناراحت برود. با همین اخلاق و جوانمردی، همه را شیفته خود کرده بود و خیلی‌ها علاقمند بودند با او دوست شوند. دوستانش هم با اخلاق و جوانمرد بودند...


 


روایت دوم؛ بسیج
بعد از صدور فرمان تشکیل بسیج مردمی توسط حضرت امام، برای ثبت‌نام به مسجد رضوی رفتیم. چند باری محراب را دیدم که با یقه باز و شلوار لی و کفش‌های پاشنه خوابیده، دورتر ایستاده و جلو نمی‌آید. یکی از دوستان به او گفت: تو چرا نمی‌آیی بسیج؟ او گفت: کسی ما رو به بسیج راه نمی‌ده! دوستمان گفت: اینجا همه مثل هم هستیم. تو هم بیا و از قدرت و توانت برای انقلاب و اسلام استفاده کن. محراب هم بدون معطلی به بسیج پیوست و از فعالان آن شد...
 
روایت سوم؛ شیر کردستان
نقطه کلیدی عملیات، تصرف ارتفاعات آلواتان بود که محراب باید آن را پاکسازی می‌کرد. کاوه که منتظر بود با تصرف ارتفاع، عملیات را شروع کند، هر چند دقیقه به او بی‌سیم می زند و با لهجه مشهدی می‌پرسید: گرفتی یا نگرفتی؟ مدتی گذشت و محراب با صدای خسته پیغام داد: گرفتم ولی خودم رفتم! نگران شدیم که نکند شهید شده باشد. بالاخره وقتی پایین آمد، دیدیم حالش خوب است اما گوشش تیر خورده و سر و صورتش پر خون بود. محراب با زحمت و تلاش فراوان توانسته بود آنجا را از وجود ضد انقلاب پاک کند.   


روایت چهارم؛ عشق به فرمانده
اسلحه را سمت کاوه گرفته بود و تندتند با او حرف می‌زد. نزدیک‌تر که شدم، شنیدم محراب گفت: شما نیا، من تنها می‌روم. کاوه گفت: من فرمانده‌ام، باید در عملیات باشم. وقتی محراب از قانع کردن کاوه ناامید شد، گفت: اگر بیایی یک تیر به پایت می‌زنم! اینطوری حداقل زخمی می‌شوی ولی باز بین ما هستی، اما اگر بروی... این عشق و محبت دو طرفه، تا زمان شهادت ادامه داشت.
 
روایت پنجم؛ محراب عبادت
همیشه وقتی در جریان عملیات، بحرانی پیش می‌آمد، او به گوشه‌ای می‌رفت و با خلوص به نماز و توسل می‌پرداخت. گاهی به شوخی می‌گفتیم: برادر محراب در جنگ است یا در محراب عبادت؟! شب دوم عملیات کربلای ۵ بعد از اذان مغرب آمد داخل سنگر ستاد فرماندهی تیپ ویژه. خیلی مقید به نماز اول بود. بدون هیچ استراحتی بلافاصله وضو گرفت و به نماز ایستاد. نزدیک او بودم و حالات خاص نمازش را می‌دیدم. شنیدم که در قنوت این دعا را می‌خواند: اللهم الرزقنا شهاده فی سبیلک. چند روز بعد دعایش مستجاب شد...
 
روایت ششم؛ شیرین‌تر از زینب
آخرین باری که حاج‌آقا محراب به خانه آمد، تمام شب بر اثر عوارض شیمیایی سرفه کرد. صبح که دنبالش آمدند، گفتم: کجا می‌ری؟ شما حالت خوب نیست و باید استراحت کنی. گفت: نمی‌تونم. باید برم، بچه‌ها تنهان! زینب را که برای خداحافظی آوردم، برخلاف همیشه به او توجهی نکرد و گفت: صورتش رو اون طرف کن، نمی‌خوام محبت زینب منو از محبت حضرت زهرا (س) دور کنه. زینب برام شیرینه اما اسلام شیرین‌تره. دیگر شک نداشتم که رفتن او بی‌بازگشت است و زینب هم نمی‌تواند او را نگه دارد...

روایت هفتم؛ باید بروم
کربلای ۵ شیمیایی شده بود. او را به عقب منتقل کردند. باید استراحت می‌کرد و تحت نظر پزشک می‌بود. اما پاکت داروهایش را برداشت و به منطقه برگشت. بچه‌ها هر چه اصرار کردند حال شما خوب نیست، برگردید عقب و استراحت کنید، قبول نکرد. می‌گفت: الان عملیاته و بچه‌ها به من نیاز دارن. من نسبت به نیروهام مسئولم؛ نمی تونم تنهاشون بذارم و استراحت کنم، باید کنارشون باشم. ماسکش را بر می‌داشت، بچه‌ها را هدایت می کرد، دارویش را می‌خورد و دوباره ماسکش را می‌زد.
محراب در همین عملیات شهید شد...
 
روایت هشتم؛ شهادت
عملیات کربلای ۵ در خط مقدم، تعداد زیادی مجروح و شهید داشتیم. به محراب که تازه شیمیایی شده و تحت درمان بود، بیسیم زدم که نیرو کم داریم، فرمانده گردان هم مجروح شده. خودت بیا اینها را ببر عقب. آمبولانس را فرستاد و خودش هم با یکی از بچه‌های اطلاعات عملیات با موتور پشت سر آن راه افتاد. به پل شهرک الدوعیجی که رسید، ناگهان منطقه را بمباران کردند؛ راکت هواپیما مستقیم به موتور محراب خورد... از آن پهلوان ۹۵-۹۰ کیلویی، فقط چند تکه از پاره‌های بدنش را برای مادرش بردیم.

منبع: مشرق

کلیدواژه: بازار خودرو بورس قیمت شهید محراب خودرو قیمت های روز در یک نگاه حوادث سلامت عملیات کربلای ۵ بچه ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۱۸۴۹۰۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ابوترابی‌فرد: عملیات «وعده صادق» قدرت فرماندهی ایران را نشان داد

خطیب موقت نماز جمعه تهران گفت: ایران در عملیات پیروزمندانه «وعده صادق»، قدرت فرماندهی خود را در گسترده‌ترین و پیشرفته‌ترین عملیات پهپادی و موشکی نشان داد.

به گزارش ایسنا، حجت‌الاسلام ابوترابی‌فرد در خطبه‌های نمازجمعه تهران با اشاره به انجام عملیات «وعده صادق»، اظهار کرد: در فضای جنگ شناختی این رسانه‌ها هستند که روایت می‌کنند و باید روایت فتح در عملیات وعده صادق را مورد تاکید قرار داد و به آن پرداخت.

وی یادآور شد: فرمانده مقتدر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تصریح کرده که این عملیات می‌توانست بسیار گسترده باشد اما عملیات محدودی در اندازه شرارت دشمن خبیث انجام شد. اما عملیات از نگاه دشمنان بسیار گسترده و آغازگر تحول در منطقه و معادلات آن تعبیر می‌کنند.

ابوترابی‌فرد تاکید کرد: ایران در این عملیات محدود، قدرت فرماندهی خود را در گسترده‌ترین و پیشرفته‌ترین عملیات پهپادی و موشکی نشان داد.

ادامه دارد

دیگر خبرها

  • یک روایت از جهادگران در عملیات بیت‌المقدس
  • فیلم/ تشییع پیکر شهید مرزبانی در شهر قروه کردستان
  • یک مرزبان در این شهر به شهادت رسید/ عکس
  • یکی دیگر از مرزبانان در بانه به شهادت رسید
  • روایتی از معلم شهید حاج علی اکبر شمشیری
  • رقص خون در گلوی پاییز؛ روایتی متفاوت از همسر شهید جاویدالاثر «رسول هوشیاری»
  • حماسه وعده صادق بیش از عملیات‌های دیگر نیازمند روایت فتح است
  • حماسه وعده صادق بیش از هر حماسه دیگری نیازمند روایت فتح است
  • ابوترابی‌فرد: عملیات «وعده صادق» قدرت فرماندهی ایران را نشان داد
  • مهلت ۲ هفته‌ای برای انتقال نمایشگاه‌های خودرو به شهرک صنفی کاوه در مهاباد